نویسنده: فرزانه دعوتى
ويراستار و گوینده: مرال دهقانى
نقاشی: نسیم حاجیبیک
نشر شنیداری آواستان
یکی بود یکی نبود. دختر کوچکی بود به نام مهتاب. مادر مهتاب خیاطی هنرمند و پدرش راننده ماهرى بود كه کامیون بزرگى داشت. خانه كوچك آنها یک حیاط نقلی داشت با يك حوض كوچك و دو ماهى قرمز در آن. پدر مهتاب یک سه چرخه برايش خریده بود که مهتاب در حياط خانه سه چرخه سوارى كند. گاهی اوقات پدر مهتاب بايد باری را به مقصد دورى مى رساند
Nasim (staff) (Mittwoch, 13 Mai 2020 07:56)
مرسی مونا و افرای عزیز، خیلی خوشحالیم که از داستان خوشتان آمده است. به زودی نقاشی مهتاب را هم میگذاریم تا بچهها بتوانند توی آن را پر کنند...
Afra (Donnerstag, 23 April 2020 08:50)
درود و خسته نباشید
خیلی ظریف و جذاب بود. دختر سه ساله ام افرا سه باز پشت سر هم گوش داد. تصویر برایش جذاب بود و در موردش سوال می کرد.
مونا از دوبی
Sam (Mittwoch, 05 September 2018 11:49)
It is a beautiful Story That kids would not forget. Thanks